• مقاله
  • 1399/04/12
  • بدون نظر

کودک نمونه یا کودک ایده آل


چیزی به نام کودک نمونه وجود ندارد، هر کودک مجموعه منحصر به فردی از تواناییها و نقاط ضعف است. اما در اینجا مواردی شرح داده می شود که می تواند اساس انتظارات و توقعات واقع گرایانه شما قرار گیرد. یکی از بدترین دامهایی که امکان دارد والدین در آن گرفتار شوند، اعتقاد به این موضوع است که سالهای نوپایی فرزندشان، دریچه کوچکی است که از طریق آن، او باید مجموعه ای از آموزش های رفتاری را که به ویژه در بزرگسالی به کارش می آید، بیاموزد.


البته اصول رفتارهای اجتماعی را باید یاد بگیرد تا در بزرگسالی با تربیت و فرهیخته به شمار آید، اما یادتان باشد که او هنوز شانزده سال برای یادگیری آن ها فرصت دارد و آن زمان است که مسئولیت شما به عنوان پدر یا مادر، خاتمه یافته تلقی می شود.

دامنه توجه: توقع ادامه دادن به یک بازی یا فعالیت بیش از 10 دقیقه از یک کودک 2 یا 3 ساله انتظاری غیر منطقی است. در صورتی که بازی یا فعالیت با سن و علاقه کودک متناسب باشد در 4 سالگی این مدت به حدود 15 دقیقه افزایش می یابد.

اشتیاق به تحرک: فرزندتان اولین سال زندگیش را بدون تحرک گذرانده است. باید در دوران نوپایی به باز و بسته کردن و کشیدن پاها و کشف محیط اطرافش، اشتیاق نشان دهد. موقعیتی که کودک در آن قرار می کیرد باید شرایط مناسبی برای حرکت فیزیکی او فراهم آورد.
مشارکت: وقتی کودک راه رفتن را شروع می کند می تواند به مفهوم مال من پی ببرد، ولی تا چند سال دیگر نباید از او انتظار داشت اسباب بازی هایش را برای بازی در اختیار دوستانش بگذارد.
دمدمی: کودکان نوپا دمدمی مزاج هستند، اشیایی که روزی مورد علاقه کودک بوده اند، روز دیگر ممکن است کنار گذاشته شوند. این حالت هنگام صرف غذا آشکارتر است.
کنجکاوی: اگر از کودک انتظار داشته باشیم کیفی را که به دستش داده ایم، باز نکند و محتویاتش دستکاری نشده باقی بماند، توقعی غیر واقعی و بیهوده داشته ایم.

نوترسی: کودکان با وجود کنجکاو بودن، به طور عجیبی از محل ها و تجربیات جدید، از جمله طعم غذاهای نا آشنا می ترسند.



 چگونه به کودک خود (نه) بگوییم   

دکتر ویل ویلکاف   

انتشارات صابرین   


 

اولین کسی باشید که به این مطلب امتیاز می دهید!

دیدگاه شما